معرفی برندگان جایزه نوبل مالی 2020 - نوای پرنده پارسی

پاول میلگرام متولد 1948 در دیترویت و دانش آموخته دانشگاه استنفورد است و هم اکنون در این دانشگاه تدریس می نماید. رابرت ویلسون نیز در سال 1937 در ژنو، ایالت نبو به دنیا آمده، تحصیلات خود را در دانشگاه هاروارد گذرانده و اکنون استاد برجسته دانشگاه استنفورد است. این دو توانستند قالب های حراجی را برای کالاها و خدماتی طراحی نمایند که فروش آنها به روش سنتی سخت است.

از جمله کالاهایی که فروش آن به روش سنتی سخت است. فرکانس های رادیویی، واگذاری شرکت های حفاری نفتی به بخش خصوصی و به صورت کلی موضوعاتی است که احتمال تبانی بین فروشنده و خریدار وجود دارد و در صورت تبانی نیز می توانند مسائلی را برای افراد به وجود آورد. نمونه مسائل فروش یا واگذاری بعضی کالاها و خدمات را حتی در کشور خودمان نیز می توان مشاهده کرد؛ واگذاری فرکانس های 700 و800 مگاهرتز به صداوسیما و عدم آزادسازی آن برای افزایش سرعت اینترنت. این دو اقتصاددان برای حل مسائل اینچنینی نظریه خود را تعمیم دادند که برای آن نیز برنده نوبل شدند.

بر اساس آنچه آموزشگاه سلطنتی علوم سوئد منتشر کرد با یافته های این دو استاد اقتصاد، مزایده ها در قالب جدید و به نمایندگی از فروشنده و با انگیزه های خوب برای جامعه به مزایده گذاشته شوند. عمده کارکرد این تحقیقات در بهینه کردن روش مزایده برای فروش فرکانس های رادیویی توسط دولت به اپراتورهای تلفن همراه در امریکاست. به نظر می رسد در چند سال اخیر آموزشگاه نوبل افرادی را برای جایزه نوبل انتخاب می نماید که تحقیقات یا یافته های شان در راستای بهبود زندگی افراد و افزایش سطح رفاه باشد، چراکه سال گذشته نیز نوبل اقتصاددان به صورت مشترک به 3 اقتصاددانی که تحقیقات گسترده ای در خصوص راهکارهای کاهش فقر در دنیا کردند، اهدا شد.

رابرت ویلسون، برنده نوبل اقتصاد سال جاری نخستین کسی است که چارچوبی برای مزایده کالاهایی با ارزش مشترک ایجاد نموده است. او برای تشریح تئوری خود به مفهومی به نام نفرین برنده یا طلسم برنده اشاره می نماید. در یک حراجی فرایند کار این گونه است که افراد ابتدا ارزش شیء را پیش بینی می نمایند و بعد بر اساس اینکه شیء چه ارزشی برای آنها دارد، قیمتی را پیشنهاد می نمایند. طبعا برای اینکه فرد ضرر نکند، قیمتی کمتر از ارزش پیش بینی شده توسط خودش را پیشنهاد می نماید. نفرین برنده پدیده ای است که می تواند در حراج هایی با اطلاعات ناقص اتفاق بیفتد. این مفهوم به طور خلاصه اشاره به ضرر یا سود کمتر از انتظار برنده حراج دارد. در صورتی که تخمین برنده از ارزش کالا بیشتر از ارزش واقعی آن باشد، سود برنده کمتر از انتظار او خواهد بود و حتی ممکن است متضرر گردد. به این ضرر یا سود کمتر از انتظار فرد برنده، نفرین برنده گفته می گردد.

نفرین برنده زمانی شدت می گیرد که ارزش کالا برای شرکت نمایندگان در حراج یکسان باشد اما هیچ کدام ارزش دقیق کالا را ندانند. در این صورت احتمالا به دلیل قانون اعداد عظیم، میانگین قیمت پیشنهادی افراد نزدیک به ارزش واقعی کالاست. در چنین شرایطی برنده کسی است که قیمتی بیشتر از ارزش واقعی کالا پیشنهاد داده باشد و این باعث می گردد، برنده ضرر کند یا سودی کمتر از آنچه انتظارش را داشت ببرد.

آقای ویلسون با استفاده از مفهوم نفرین برنده عنوان می نماید که در بیشتر حراجی ها و مزایده ها، پیشنهاد دهندگان دارای ارزش های مشترک و شخصی هستند به عنوان مثال هنگام خرید خانه، خریداران در خصوص آنچه شخصا در خصوص امکانات رفاهی دوست دارند همچنین ارزش بازار در خانه فکر می نمایند. اینجاست که پای پاول میلگرام دیگر اقتصاددان برنده جایزه نوبل سال جاری به میان کشیده می گردد. آقای میلگرام برای مقابله با این ترکیب از ارزش مشترک و خصوصی یک مزایده یا حراج نظریه ای ارایه کرد تا این موضوع را تشریح کند که نفرین برنده در چنین مواردی چگونه عمل می نماید. او دریافت که مردم در مزایده هایی که قیمت ها در آنها کم و زیاد می گردد، کمتر از مزایده هایی که از ارقام بالا آغاز می گردد و به ارقام پایین تر می رسد، شرکت می نمایند. بر اساس متن انتشاری آموزشگاه نوبل، ویلسون نشان داد چرا برگزارنماینده های مزایده به قیمتی پایین تر از ارزش کالا رضایت می دهند؛ چراکه آنان نگران نفرین برنده هستند: به معنای پرداخت زیاد و از دست دادن کالا.

ویلسون در پاسخ به سوال خبرنگاری در خصوص اینکه آخرین چیزی که از یک حراجی خریداری کردید، چه بوده؟ گفت:من هرگز به صورت فعالانه در حراجی شرکت نمی کنم. شاید قدری عجیب باشد که یک تئوریسین مالی در خصوص حراجی، خودش تا به حال حراجی را تجربه ننموده است.

کاربرد در زمان تخصیص منابع

تعریف اولیه علم اقتصاد تخصیص منابع محدود به نیازهای نامحدود است. یافته های ویلسون و میلگرام می تواند قالبی ارایه کند تا خدمات و کالاهایی که به هر دلیلی کمیاب هستند یا در انحصار گروه و طبقه ای خاص قرار دارند به صورت عادلانه ای در اختیار سایرین قرار گیرد و فرآیند انتقال آن نیز شفاف باشد. الوین راث، برنده نوبل 2012 در خصوص برنده شدن همکارانش در دانشگاه استفورد به نیویورک تایمز گفت:این دو تنها نحوه درک حراج را تغییر نداده اند بلکه نحوه حراج چیزها را نیز دستخوش تغییر نموده اند. به باور او این دو نفر از عظیم ترین تئوریسین های امروزی اقتصاد هستند.

ویلسون در بیان نظریه خود عنوان می نماید که اغلب افراد از مناقصه می ترسند و فکر می نمایند به نفرین برنده منتهی می گردد حتی اگر کمبود اطلاعاتی برای دو طرف جریان در مناقصه باشد. اما مزایده پیشنهاد دهنده از هر دو ارزش مشترک و خصوصی کالای مورد مزایده با خبر است. به عنوان مثال اگر می خواهد خانه بخرد در خصوص امکانات رفاهی، میزان دسترسی و به طور کلی هر آنچه به ارزش خانه مربوط می گردد با خبر است. این دو اقتصاددان در خصوص بهینه ترین ساختار حراجی تحقیق نموده اند که می تواند بر مزایده هر کالایی از اشیای عتیقه تا جت شخصی تاثیر بگذارد. به اعتقاد ویلسون، رفتار مردم در حراجی هایی که قیمت ها از بالا آغاز شده و به پایین می رسد نسبت به حراجی هایی که قیمت ها از پایین آغاز شده و به بالا می رود، متفاوت است.

منبع: اعتماد